-
بازگشت
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1396 23:06
خیلی وقت است که خطو رنگ جای دلنوشته هایم را گرفته است نمیدانم ولی هر کسی حرفهای خطیام را حرفهای رنگی ام را نمیداند شاید این بهترین نوع بیان باشد بگویی برای اینکه گفته باشی بگویی برای اینکه سبک شده باشی اینجوری به کسی بر نمی خورد اینجوری کسی برداشت ناجور نمیکند تو میگویی و خودت هستی که میدانی چه میگویی یا حق
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 16 مردادماه سال 1395 01:08
همه جار ا گشتم محرمتر از اینجا نیافتم امشب سرگردانی عجیبی را احساس میکردم اتاقم را مرتب کردم لباس شستم و فراموش کردم فراموش کردم که دنیا و آدمهاش چقدر فراموش کارند .................................................
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 5 مهرماه سال 1394 18:10
پاییز کلاه بافتنی رنگی رنگیش را تا روی گوشش کشیده دستش را کرده تو جیبش و بی خیال داره تو کوچه ها قدم میزنه ................
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 24 شهریورماه سال 1394 23:56
نمایشگاه نقاشی فریاد رنگها گشایش جمعه ٢٧ شهریور ساعت ١٧ ادامه تا چهارشنبه ١ مهر ماه ساعت بازدید ١٧ الی ٢٠:٣٠ اصفهان آبشار سوم خیابان مسرور کوی باغ ارم شماره سه گالری نگاه نو
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 16 شهریورماه سال 1394 23:23
پاییز را ببین گاه از بالا از انجایی که ماه لم داده و قهوه. تلخش را جرعه جرعه مینوشد ......نسرین
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 مردادماه سال 1394 11:09
میگویی هیچ ظاهرش،آرام است اما پشت پرده هیچ حرفهای،ناگفته ایست که وجودی را،پر از تلاطم کرده.....نسرین
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 23 مردادماه سال 1394 09:05
تک درخت تنها میزبان کلاغ قصه بود قصه ای که سر ی دراز داشت ..... نسرین. 22 مرداد 94
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 18 مردادماه سال 1394 12:17
گاهی مجبور به سکوتی و فکری عمیق می اندیشی و به هیچ نتیجه ای نمیرسی ادمها ادمهای سابق نیستن دلم گرفته ....16.5.94
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 18 مردادماه سال 1394 12:16
دستانم دیگر به نبودنهایت. عادت کرده فقط گاه گاهی لمس میکند جای،خالی،نبودنت را...14.4.94
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 18 مردادماه سال 1394 12:14
گاهی دو تا چشم برای یه نفررمیشه دنیا میشه زندگی میشه عشق .... چشمهایت را دریغ نکن 10.4.94
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 18 مردادماه سال 1394 12:14
واژه ها را ردیف میکنی خودت را حرفت در همهمه کلمات گم میکنی مبادا بویی نبرند که عاشقی مبادا بویی نبرند که دلت طاقت ندارد مبادا بویی نبرند چشم براههی .....7.4.94
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 18 مردادماه سال 1394 12:12
پروانه هم.عاشق شد پر کشید به خود رسید عاشق عکس ماتش در آب شد....7.4.94
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 18 مردادماه سال 1394 12:11
نگهبان پیر امامزاده. خوابیده بود حاجت هایشان را به یغما بردند.....
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 18 مردادماه سال 1394 12:08
ارامشی دارم تو نیستی، و من چوب حراج زدم به ان......
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 18 مردادماه سال 1394 12:07
و. من به این می اندیشم که منوی نعمتهای خداوند بازه؟؟؟؟!!!....
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 16 مردادماه سال 1394 23:53
حسش را نفهمیدی. حرفش. را نشنیدی و او هم سکوت کرد سکوتی عمیق..7.4.94
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 16 مردادماه سال 1394 23:52
حسش را نفهمیدی. حرفش. را نشنیدی و او هم سکوت کرد سکوتی عمیق..7.4.94
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 16 مردادماه سال 1394 23:51
مگه من چی،میخواستم از. این دنیا!!!! دستایی که دلگرمی دستام باشه نگاهی که امید بخش چشمام باشه و بوسه ای که کلیددلبهای قفل من.باشد... اما دریغ کردی و رفتی ..... امروز عجیب دلتنگ تو ام عزیزم 7.4.94
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 16 مردادماه سال 1394 23:50
سرت را در لاک خود فرو.میبری گاه میخندی گاه فریاد میرنی گاه لبخندی از سر درد بر لبت مینشانی شاید جنون همسایه ام شده است 24.3.94
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 16 مردادماه سال 1394 23:47
دلت را بین بازار دنیا گم کرده ای یادت هست وعده ها داده بودی .... 26.3.94
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 23 خردادماه سال 1394 16:55
. ظهری داغ اواخر فصل بهار مردی برای. روزی حلال در کوچه پس،کوچه های شهر قرمزی هندوانه هایش را به رخ.مردم خفته میکشد....
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 19 خردادماه سال 1394 21:12
شب تولدمه تولدم مبارک
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 18 خردادماه سال 1394 07:37
زندگی شاید همین لبخندیست که الان بر لب من نشسته است شاید نگاه ان رهگذریست که تا انتهای کوچه همراهیت می کند شاید انتظاریست که سالهاست با خود به همراه دارم شاید. نگاه محبت. امیزیست که سالهاست. دریغ شده است شاید ......
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 18 خردادماه سال 1394 07:35
دخترک راه میرود و در دل فریاد میکشد که وجودم پر از،دوست داشتنهای نیمه تمام است .و پاسخ این است که تو تمام کن حتی اگر ..... قلم یاری نمیکند
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 18 خردادماه سال 1394 07:32
خواستن های دل تموم شدنی نیست خواستن تو خواستن دستانت خواستن نگاهت خواستن حضورت خواستن خواستنت میخواهدت تا ابد.
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 18 خردادماه سال 1394 07:28
من و ایننه و سکوت شب زلفی که شانه میخورد و لبخندی که از مهر بر لب جاری میشود ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 18 خردادماه سال 1394 07:22
حرفهای،تلخی بود شبیه چایی بدون قند خستگی ام را دوچندان کرد...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 18 خردادماه سال 1394 07:21
ماه امشب من محصور است بین سایه میله های،اهنی شب.....
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 18 خردادماه سال 1394 07:17
مرور میکنی،زندگی،را بالا پایین بالا پایین خدایا تو مسبب الاسبابی خدایا به یک اشارت تو همه چیز،اسان گردد چشم به راه اشاره ات هست...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 10 خردادماه سال 1394 00:08
امشب ماه محصور بوددبین میله های اهنین بی روح...