شبهای پاییز
تسبیح های تل انبار شده
دهانهای مهر و موم شده
و دلهایی که از هر روزنه ای به بیرون سرک می کشد
در این کویر دنیا غریب افتاده ایم
.............
دلم را یه عصر پاییزی میخواهد
من باشم
تو باشی
و خش خش برگها سمفونی عشق را سربدهند
ا
امشب دلم گرفته
از همه
حتی از غبارهای روی شیشه
حتی از تو
کاش........