بی نگاه تو همچون اواره ای در این کوچه و پس کوچه های شهر سرگردنم
بی نگاه تو نفسم بوی تلخ تنباکو میدهد
بی نگاه تو انگشتانم خراش بر صفحه روزگار میکشند
بی نگاه تو بازتاب خورشید تاریک تر از هر شب سیاه است
بی نگاه تو دنیا با تمام خنده هایش به تلخی زهر می ماند
دستان سرد و یخ زده ام را بگیر
که من تشنه نگاه سراسر عشق توام ای خدا
یا حق