سقف آسمون

آسمون دله هر کسی یه سقفی داره سقفه آسمونه دله شما تا کجا بالا میره؟

سقف آسمون

آسمون دله هر کسی یه سقفی داره سقفه آسمونه دله شما تا کجا بالا میره؟

بازگشت

خیلی وقت است که خطو رنگ جای دلنوشته هایم را گرفته است 

نمیدانم  ولی هر کسی حرفهای خطیام را حرفهای رنگی ام را نمیداند 

شاید این بهترین نوع بیان باشد 

بگویی 

برای اینکه گفته باشی

بگویی برای اینکه  سبک شده باشی

اینجوری به کسی بر نمی خورد 

اینجوری کسی برداشت ناجور نمیکند 

تو میگویی و خودت  هستی که میدانی چه میگویی 

یا حق 

همه جار ا گشتم محرمتر از اینجا نیافتم 

امشب سرگردانی عجیبی را  احساس میکردم 

اتاقم را مرتب کردم لباس شستم و فراموش کردم 

فراموش کردم که دنیا و آدمهاش چقدر فراموش کارند .................................................

پاییز کلاه بافتنی رنگی رنگیش را  تا روی گوشش  کشیده 

دستش را  کرده  تو  جیبش و بی خیال داره تو کوچه ها  قدم میزنه ................