دکتر علی شریعتی :
دو روح ثروتمند و هنرمند برای همیشه می توانند هم را استخراج کنند ،هم را بسازند و این خود یک زندگی کردن است اینچنین هم را دوست بدارید.
نم نم بارون بهاری هر نفس خسته ای را شادابی و طراوت می بخشد .
چشمان خسته ام را می بندم و زیر بارون می روم بارون نرم نرمک به صورتم می خورد ، سر انگشتان خدا را بر روی صورتم حس می کنم ،حس شیرینی است لمس دستان معشوقبر روی گونه ها.
صدف دل باز می شود وتلالو گوهر نورانی عشق چشم نوازی می کند واینچنین است که باران بهاری عاشق می کند،
روح خدا را در همه چیز میبینی وبه همه عشق می ورزی حتی به جیرجیرکی که برروی دیوار مدح معشوق میکند،
دلت با هر تلنگری می لرزد ،
چشمه جوشان چشمانت بی هراس می جوشد ،
و دستان پر مهرت مثل دستان خدا بی چشمداشت نوازش می کند.
دل جایگاه ابدی خدا می شود ،با خدا یکی می شوی،هم صدا با او می شوی و عشق را در جهان هستی فریاد می زنی.
سلام گلم مطالبت قشنگ بود اما کمه . بیشتر بنویس
ادبی باشه بهتره عشقولانه باشه که دیگه ..........بای
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند...