سقف آسمون

آسمون دله هر کسی یه سقفی داره سقفه آسمونه دله شما تا کجا بالا میره؟

سقف آسمون

آسمون دله هر کسی یه سقفی داره سقفه آسمونه دله شما تا کجا بالا میره؟

افتادن سیب

گلویی به خشم فشرده میشود ،

اشکی که از دیده جاری میشود،

گوهری میشکند ،مبهوت از جای انگشتانی که به قهر میهمان صورت فرشته شده است

و این چشمان که بارانی است اگر تا آخر عمر ببارد کم است

ببار که این دل آرام گیرد

ببار که دنیا آرام گیرد

لباس آدمی به تن میکنیم به خیال اینکه آدمیم

تب

نفس گرمت حکایتی از آتش درون دارد

وقتی که عشق را در چشمان پسرکی میبینی که خدا را در دانه های انار میبیند

قهرم

بچه با مامانش قهر میکنه

اما مگه میشه با خدا قهر کرد

مگه میشه با هستی قهر کرد

مگه میشه با خود قهر کرد

نمیشه نمیشه....