از یک سو نگاه سرد
و از سوی دیگر آشفتگی که در قعر وجود آدمی است
به آرامی چشم بر هم نهاده و خود را در این آشفتگی درون غرق کردم
امشب با کلنگی به جان قبر خاطرات گذشته افتاده است
یا آنها را دور میریزد یا تا ابد یدک می کشد
خاطراتی که به جبر زمان و بی محبتی روزگار زنده به گور شده اند
نفسش بریده است
در کنار گو رخاطرات خودش نیز خاطره شد
یا حق