سقف آسمون

آسمون دله هر کسی یه سقفی داره سقفه آسمونه دله شما تا کجا بالا میره؟

سقف آسمون

آسمون دله هر کسی یه سقفی داره سقفه آسمونه دله شما تا کجا بالا میره؟

شب بارانی

شب است و پشت این ابرهای  تیره آسمان بلوایی  بر پاست

ستاره ها از روی دلتنگی می خوانند, می خوانند و می گریند

و ابر قطرات اشکشان را به سوی زمین می پاشد

باران قطرات اشک  دخترک را می شوید

و صدای فریاد دخترک در بین هیاهوی ستارگان گم میشود

هیچ کس آن را نشنید...

یا حق

..........................

نون بیات در دستان سرد او  شعر فقر را می سرود

و سوز سرما پیام آور بدبختی  برای او بود

خورشید بیهوده میتابید....


زمان بی عقلی

دلم گرفته

خدا هم به حرفم ....

گوش میده اما من درک نمی کنم

خدا از منه از من نیس

خدا دوسم داره نه ند اره

خدا تنهام گذاشته نه شاید هم نگذاشته

خدا  داره به من می خنده

خدا من را به حال خودم رها کرده

خدا ...........

خدا

بد جوری بغض داره خفم می کنه

مامانی میخوام سرم را بذارم رو زانوت و تا جایی که میتونم اشک بریزم مثل بچگیم

شاید خدا به واسطه تو نگام کنه