سقف آسمون

آسمون دله هر کسی یه سقفی داره سقفه آسمونه دله شما تا کجا بالا میره؟

سقف آسمون

آسمون دله هر کسی یه سقفی داره سقفه آسمونه دله شما تا کجا بالا میره؟

برگ پاییز

کاش بودم اونجایی که باید باشم

کاش حیرون و سرگردون بین کوچه پس کوچه های این شهر  نبودم 

کاش اون اغوش امن رها یم نمیکرد...


برگهای پاییزی میرقصند 

و از اغوش درخت جدا میشوند

نمیدانندکه سرنوت برا آنها چه خوابی دیده است

آری 

رهگذر از شنیدن فریاد برگها زیر پاهای خسته خود لذت میبرد

نمی داند که برگ چوب جدایی از آغوش درخت  را می خورد 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد