سنگ شد
دلت
پر و بال گنجشک همسایه را شکاند و رفت
سنگ شد
دلت
رفیق نیمه راه پای پسرک همسایه شد و تا پیچ کوچه بیشتر دوام نیاورد و رفت
سنگ شد
دلت
با تیرکمان رقیب همراه شد و شیشه همسایه را نشان گرفت و رفت
سنگ شد
دلت
قلب همسایه را نشان گرفت و شکست و رفت
سنگ شد
دلت
با غریبه خو گرفت و رفت و رفت و رفت
یا حق