سقف آسمون

آسمون دله هر کسی یه سقفی داره سقفه آسمونه دله شما تا کجا بالا میره؟

سقف آسمون

آسمون دله هر کسی یه سقفی داره سقفه آسمونه دله شما تا کجا بالا میره؟

دلم سوخت برای خودی که وقتی رفت نه سنگ صبوری داشت

نه دستانی که محکم به شونه اش بزند و بهش بگه قوی باش

نه شونه ای که سرش را روی اون بگذاره  تا میتونه اشک بریزه

خودت ماندی و یک دیوار و  خوابی پیش از موعد برای  رهایی از این دنیا

دلم سوخت برای  لحظه هایی که بغض  خفه میکرد و راه تنفس بسته میشد

دلم سوخت برای آن لحظه هایی  که هیچ کس نفهمیدت و هیچ  کس حرف نگاهت  را نفهمید

گذشت  گذشت  اما  تلخ

یا حق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد