-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 30 فروردینماه سال 1394 22:29
دل ارام است و ذهن درگیر چشمانت را ببند و بسپار دست حضرت دوست
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 29 فروردینماه سال 1394 20:45
باید شکر کرد شکر بودن شکر نفس کشیدن شکر راه رفتن شکر حرف زدن شکر دست داشتن شکر زیبایی شکر لبخند و شکر .................. امروز روز عجیبی بود من با یه عالم واقعیت روبرو شدم واقعیتهایی که تلخ بود اما واقعیت بود وکنار گذاشتن همه چیز و اشوبی که به پا شد در دلم و رفتن تنهای تنها با همه خاطرات تلخی قهوه ای که جرعه جرعه...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 29 فروردینماه سال 1394 09:50
گاهی گربه ها الکی برا کلاغها افه میان ..... کلاغ هم کم نمیاره
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 27 فروردینماه سال 1394 18:37
امروز تولد وبلاگمه که چند وقتیه متروکه مونده مبارککککککککککککک باشه (گل گل گل )
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 24 فروردینماه سال 1394 00:26
شیشه پنجره اتاقم همچون بید از داد و بیداد باد بر خپد میلرزد ...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 23 فروردینماه سال 1394 07:13
امروز روز دیگریست روزیست که گنجشک های محلمان لحن صدایشان جور دیگریست به فال نیک میگیرم .................
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 21 فروردینماه سال 1394 16:44
مادر تمام وجودم ارزانی تو ...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 21 فروردینماه سال 1394 15:59
مادر تمام وجودم ارزانی تو ...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 16 فروردینماه سال 1394 23:02
مادر بزرگم اردیبهشت در خیابان پهلوی عاشق،شد دای جان نیز. اردیبهشت دررزمان بگیر و ببند عاشق شد و اردیبهشت در راه است من نیز در خیابان ولیعصر عاشق میشوم و....
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 14 فروردینماه سال 1394 23:57
دستانی که بی اراده مینویسند حرفهایی که به هوا زده میشوند و عادتی که ناگهان شکسته میشود تو میمانی و دنیایی زیبا تو میمانی و حرفهایی شیرین تو میمانی و توهمی دل انگیز سال نو مبارک
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 6 آذرماه سال 1393 00:34
نوشتم ولی هنوز پرم پرم از حرفهای نگفته پرم از نگاههای. ترجمه نشده پرم از ادمهای رهگذر پرم از خنده هایی که به لب خشک شده پر ام از ...... هیچ نمیگویم و در فکرهایم غرق میشوم....
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 6 آذرماه سال 1393 00:30
شب است ارام ساکت و ور رمز و راز صدای نفسهای زمین شنیده میشود فارغ از هیاهوی انسانهای خفته تسبیح مزگوید
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 4 آذرماه سال 1393 07:02
بارون میباره من عاشق بارونم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 26 آبانماه سال 1393 23:28
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 26 آبانماه سال 1393 23:25
این روزها گیج تر از همه وقتم ساکتم اما سکوتم را پای بی احساسی ام مگذار
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 23 آبانماه سال 1393 00:19
دستانم چشمانم دلم عقلم پایم و و و.... هرچه که دارم در اختیار تو میگذارم تو بکش تو ببین تو فکر کن توجاری شو در من و ببرم همانجا که خواهی .... یا حق
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 20 آبانماه سال 1393 22:29
چقدر سخته دلت یه عالمه گرفته باشه اما نتونی بگی من دلم گرفته یعنی بگی هم هیچ اتفاقی نمیافته ..........
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 16 آبانماه سال 1393 23:17
یادم امد به گلهای شمعدانی باران زده به نگاه عاشقانه ای که رد قطره ها را بر روی گلبرگهای شمعدانی دنبال میکرد به عطر خاک باران خورده و دستهایی که با لمس دستانش همچنان کوره اتش بود یادم اید خاطرات شبهای پاییزی را که با یاد تو زمان را بدرقه میکردم یادم امد که دیگر نیستی و من مچنان شبهای بلند پاییز را دوست دارم اما تلخ...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 15 آبانماه سال 1393 15:46
دلم هوا میخواد هوای تو هوای حرف زدن هوای گریه کردن هوایزخندیدن با تمام وجود هوای...... چه کنم مه بی هوا زنده نمیمانم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 آبانماه سال 1393 14:28
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 آبانماه سال 1393 13:47
چقدر سخته دل گرفته باشد. و کسی نباشد که حرفهایت را بشنود تو میمانی و اتاق سردت و حرفهای ناگفته بسیار
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 9 آبانماه سال 1393 10:51
میگن هوای ابری و بارونی پاییزی عجیب دو نفره هست من تنهام برای اینکه هوایی نشم با دست خبم کتاب دو نفره خلوت میکنیم مبادا نگاهم به بیرون پنجره بیافته ................
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 6 آبانماه سال 1393 17:32
دلم دستانی میخواهد که حرف چشمانم را بخواند.....
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 4 آبانماه سال 1393 13:41
زندگی گاه شنیدن سکوتیست که خروارها احساس پشتش مدفون شده
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 13:41
یه بوم سفید یه عالم فکر تو ذهن و دلی که اشوب کرده است چه خلق شود .................؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 13:28
یک صدا ارومت میکنه یک نگاه به اوج میبره تورا و یک خدا در بغل میگیره تورا ......... بردی از یادم دادی بر بادم با یادت شادم دل به تو دادم در دام افتادم و ..............................................................
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 26 مهرماه سال 1393 13:15
چقدر خوشبخت است کسی که محرم اسراری داشته باشد نترسد و بگوید نترسد و بخندد نترسد و گریه کند نترسد و درد و دل کند میخواهم محرمی را اما کسی را نیافته ام .... یا حق
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 25 مهرماه سال 1393 14:56
دو تا چشم چشمهایی که بی صبرانه منتظر رسیدن کسیست چشمهایی که شاید تنها خواسته اش این است که لحظه ای دستش را بگیری و به حرفهایش گوش دهی دنیای عجیبی بود دنیای پدران و مادرانی که روزی عاشق بودن روزی دورانی داشتند پر ابهت ولی اکنون برای فراموش کردن سیگار پشت سیگار میهمان انگشتان و لبان پر از سکوتشان بود .....
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 23 مهرماه سال 1393 22:22
نگاهی از شرم روی زمین میافتاد اغوش که باز میشود وبوسه ای که روی پیشانی جای میگیرد ...........................................
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 23 مهرماه سال 1393 22:21
نمیر زندگی کن زمین تورا دوست دارد من تو را دوست دارم نمیر زندگی کن کلامت ارامش بخش است نگاهت شیرین است دلم میگیرد اگر نباشی دلم میگیرد اگر بروی مقاوم باش