یکی پشت نقاب سفید لم داده و پشت کرده به خودش
اون یکی خودشو پشت یه نقاب سیاه قایم کرده و گاهی از پشت نقاب سرک می کشد
کاش این نقاب ترک بر می داشت
کاش من می شدم من
گاه این نقاب اونقدر با هات عجین شده که خودت هم باور کردی که خودتی نه نقاب
کاش این نقاب می شکست
کاش تو می شدی تو
لبخند آدمکها
گریه آدمکها
و عشق آدمکها
باورشان سخت است..........
فکر اینکه آدما اونقدر ظرفیت دارند که ادم خاکی بشه تجلی حق یه جورایی آدما شرمنده می کنه.
اینکه من آدم خلق شدم که تو این دنیا به اون درجه برسم اما هنوز که هنوزه اندر خم یک کوچه ام.
نسیم سحرهای ماه رمضون انسان را میبره بهشت .
دل آدم را از زمین میکنه و آسمونیش میکنه.
رمضان یه فرصت واسه دیدار با حق.
فرصت را از دست ندهیم.
یا حق