دل پر میکشد
برای لحظاتی که قلب بی محابا می تپد و عرصه را بر قفس سینه تنگ میکند
برای آن لحظه ای که به هر کجا که میروی آرام نمی گیری
به هر چه مینگری دلشاد د نمی شوی
در بین هیاهوی آدمیان به دنبال صدایی آشنا میگردی
میگردی و کمتر می یابی
رو به سوی آسمان کن
دست به سوی او طلب کن
و قفل صدا را بشکن
و صدایش کن
فریاد بزن
و آن هنگام دست نوازشگرش آرامش را به تو تقدیم میکند
یا حق