سقف آسمون

آسمون دله هر کسی یه سقفی داره سقفه آسمونه دله شما تا کجا بالا میره؟

سقف آسمون

آسمون دله هر کسی یه سقفی داره سقفه آسمونه دله شما تا کجا بالا میره؟

تبعیید

گاهی ترس از خیلی چیزا خیلی کسها باعث میشه بغضت را یه گوشه ای تو غربت گلو پنهان کنی 

و لبخند بی دلیل را میهمان لبهات کنی

که نکنه دستت رو بشه 

نکنه کسی بفهمه سر درونت را

ترس؟

عجب واژه مضحکی 

تو را از درون خودت به فرسنگها دورتر از خودت تبعید کرده

گریزانم از این تبعید 

...........



نهایت بی کسی اینه که اونی که عزیزترین کس تو زندگیته نمیخواد حرفت را بشنوه

نمی خواد درکت کنه


بازی

تا حالا شده صدات را کسی نشنود

حتی وقتی بلندترین فریادها از گلویت خارج شود

یا پرمعنا ترین نگاهها بر چشمان به رنگ عسلت نقش  ببندد

اینه بازی روزگار

به دوتا دستات خیره شو 

آره همین دو تا دستی که خیلی راحت احساسش را نادیده گرفتی

از قدیم گفتن از هر دستی بدی با همون دست پس میگیری

اینه بازی روزگاز

زیاد پیچیده نیست

یا حق