همچون سرباز ی بی پناه که سنگرش دیگر جای امنی برا ی او نیست
هم سنگرانش اون دورها روی زمین افتاده اند
یا پشت به او کرده اند
خودت ماندی و آوای دشمن
نه سنگری
نه اسلحه ای
و نه امیدی
دست برروی سر مینهی
و آرام در لاک خود فرو میروی شاید بمیری قبل از رسیدن دشمن
یا حق